اهداف شغلی شما چیست؟ هر یک از ما، در صورتی که به نحوی در یک مصاحبه شغلی یا دیدار آشنایی با کارفرما برای استخدام در سمتی شرکت کرده باشیم، با این سوال یا اشکال دیگری از آن روبهرو شدهایم. نکته جالب اینجا است که شاید کمتر کسی توانسته باشد پاسخ این سوال مهم و عمیق را به نحوی بدهد که روی مصاحبه کننده تاثیرگذار باشد.
اغلب ما با استناد به چشمانداز محدود و مبهم خود از آیندهشغلیمان، به چند جواب ساده، کلیشهای و ناشیانه بسنده میکنیم. اینکه دوست دارم هر روز در کارم بهتر شوم یا میزان درآمدم را افزایش دهم. پاسخهایی که باعث ناامیدی طرف مقابل میشوند. در مقابل، پاسخهایی نیز میتوان به این پرسش داد که تاثیر مستقیمی روی نتیجه مصاحبه داشته و حتی پس از تصدی شغل مورد نظرتان نیز در موفقیت هر چه بیشتر شما دخیل باشند.
منظور از اهداف شغلی چیست؟
شاید به عقیده برخیها، اهداف شغلی در تعریف سادهای همچون جایگاهی که دوست داریم چند سال بعد به آن دست یابیم، خلاصه شده باشد. بله. این تعریف به نظر درست میآید اما باید این نکته را در نظر بگیریم که اهداف شغلی، در حقیقت، مقاصد و اهدافی مشخص، تعیین شده، زمانبندی شده و کاملا روشن هستند و در واقع شرط محقق شدن اهداف شغلی مشخص و روشن بودن آنها است.
اکثریت قریب به اتفاق ما (شاید بیش از 80 درصدمان) در ابتدای هر سال جدید برنامهها و اهدافی را برای خود ترسیم میکنیم. اهدافی که قرار است در سال جدید برای رسیدن به آن ها تلاش کنیم و احتمالا نیز بهآنها دست خواهیم یافت. به شرط آنکه درست تعریف و هدفگذاری شده باشند. یک هدف درست، هدفی است که:
- خاص و منحصر به فرد باشد.
- قابل دستیابی باشد.
- قابل سنجش باشد.
- واقع بینانه باشد.
- و دارای زمانبندی باشد.
۱) کسب یک مهارت جدید
صرف نظر از اینکه شرکت مورد نظر شما در چه حیطهای فعالیت میکند، هزاران هزار سازمان، نهاد و شرکت در سراسر جهان وجود دارند که به دنبال تنوعی بینهایت از مهارتها هستند. هرچه تنوع مهارتی بالاتری داشته باشید، شانس بیشتری برای تاثیرگذاری روی کارفرما و پذیرفته شدن در این سازمانها و شرکتها خواهید داشت.
با این حال، این نکته را نیز باید در نظر داشته باشید که به عنوان مثال، داشتن مهارت در رشته کیکباکسینگ نمیتواند مضمن موفقیت شما در زمینه بیمه باشد. بنابراین، مهارتهایی را هدف قرار دهید که حقیقتا در آن استعداد دارید، به آن علاقمند هستید و دوست دارید در آن زمینه وارد شغل شوید.
۲) بهبود توانمندیهای ارتباطی
مهارتهای ارتباطی یکی از لازمههای موفقیت در هر شغلی است. فارغ از اینکه قرار است با ارباب رجوع در ارتباط باشید یا نه، همواره باید سعی کنید با افراد جدیدی آشنا شده و روابط خود را با اطرافیانتان تقویت کنید.
در سایه این ارتباطات است که میتوانید دیدگاهها و اطلاعات جدیدی را از اطرافیان کسب کرده و در راستای موفقیت شغلی خود مورد استفاده قرار دهید. به علاوه، بهبود ارتباط با افراد و تعدد این ارتباطات، روی اعتماد به نفس و نحوه برخورد و حتی صحبت کردن شما نیز به شدت تاثیرگذار خواهد بود.
۳) مشارکت با یک شرکت بزرک برای کسب تجربه
مصاحبه کننده یا کارفرما باید احساس کند که این فرصت شغلی، برای شما صرفا یک منبع درآمد بالقوه نیست بلکه به آن به چشم یک تجربه کاری سودمند مینگرید که برای پیشرفت مشتاقترتان میکند. شاید در مورد افرادی که از جاهای کوچک شروع کردهاند اما اکنون در بالاترین نقطه قرار دارند زیاد شنیده یا خوانده باشید.
افرادی همچون تام هکس (Tom Hanks) یا استیون اسپیلبرگ (Steven Allan Spielberg) که از هیچ شروع کردهاند و امروز برای همه جهان نام آشنا هستند.
بهویژه اگر تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شدهاید، این مورد را یکی از مهمترین اهداف شغلی خود هدفگذاری کرده و معرفی کنید و شک نداشته باشید که آینده، به کامتان رقم خواهد خورد.
۴) راهاندازی کسبوکار خودتان
اگر چه راهاندازی یک کسبوکار آن هم برای خودتان می تواند هدفی بلند مدت باشد، اما هیچ دلیلی ندارد که از همین اکنون برای آن برنامهریزی و تلاش نکنید.
اینترنت، روزهای اولی که اینترنت پا به عرصه وجود گذاشت، سیستم بسیار سادهای بود که صرفا قرار بود سه کامپیوتر دفتر کار آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته (Advanced Research Projects Agency) وزارت دفاع آمریکا را به هم لینک کند. سیستمی که بعدها به یک انقلاب بزرگ در جهان تبدیل شد.
اگر دوست دارید کسبوکار خود را داشته باشید، همین امروز و هین لحظه بهترین زمان برای هدفگذاری و آغاز تلاش برای آن است.
شک نکنید که مصاحبه کننده شما نیز نه تنها از این ایده بدش نمیآید، بلکه از آن استقبال کرده و اعتماد به نفس و دور اندیشی شما را تحسین میکند. البته، این نکته را نیز باید در نظر داشته باشید که منظور از این کسبو کار، صحبت از بوتیکداری در جلسه مصاحبه شغلی حقوق نیست!
۵) تبدیل شدن به یک متخصص در حیطه خودتان
با وجود اینکه امروزه، بسیاری از مردم ادعا میکنند که در حیطه کاری خود خبره و متخصص هستند، اما باید به این نکته اشاره کنیم که در فرهنگ لغت، متخصص به فردی اطلاق میکند که در یک زمینه خاص به اندازه کافی فعالیت کرده، وقت گذاشته و مهارت ها و دانش کافی در آن را کسب کرده است.
برای اینکه بتوانید در یک حیطه شغلی خود به مرحله تخصص برسید، باید کار کنید، مطالعه کنید، کسب تجربه کنید و به عبارت دیگر کفش آهنی به پا داشته باشید. اگر مصاحبه کننده این روحیه و هدفگذاری را در شما ببیند، شک نکنید که بازی را بردهاید.
چند نکته مهم
- در کنار هدفگذاریهایی که دارید باید چند نکته مهم را نیز در نظر داشته باشید تا مضمن دستیابی به این اهداف باشند:
- هر چیزی که فکر میکنید حتی بسیار اندک، در موفقیتتان در این حیطه تاثیر گذار است را بیاموزید، در موردش مطالعه کنید و بیاهمیت تقلی نکنید.
- شکستها شما را قویتر خواهند ساخت. از آنها نهراسید، درس بگیرید و تجارب خود را با همکاران به اشتراک بگذارید.
- قبول کنید که همیشه افرادی هستند که بیشتر از شما میدانند و کمک گرفتن از آنها، نه تنها بد نیست بلکه باعث بهبود ارتباطات و ارتقای مهارتهایتان نیز میشود.
- کار کردن حتی بیشتر از دیگران در خلال یک کار تیمی، هیچ آسیبی به جایگاه شما نمیزند.
- آماده پذیرش و انطباق با تغییرات مجموعه باشید و بیاندیشید که چطور میتوانید در خلال این تحولات بهتر شوید.