آیا تا به حال به این نکته فکر کردهاید که چرا باید تحصیلات ما متناسب با علایق، خواستهها و اهداف ما باشد؟ چرا باید تصیلات ما با شخصیت، استعداد و مهارتهایمان هماهنگ باشد؟ و مهمتر از همه اینکه چرا باید تحصیلات و شغلی که آن را انتخاب میکنیم تناسب و هماهنگی داشته باشند و در حد امکان در یک راستا قرار گیرند؟
اگر شما نیز تا به امروز به این نکات توجه نکردهاید و اهمیت چندانی به آن ها ندادهاید توصیه میکنیم مطلب ما را مطالعه کنید چرا که میخواهیم از اهمیت هماهنگ بودن و تناسب داشتن شغل و رشتهی تحصیلی در ابعاد مختلف زندگی فردی سخن بگوییم.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که شغل و فعالیتها به سمت تخصصی شدن پیش میروند، فعالیتهایی که بشر انجام میدهد به نحوی شده است که اگر فرد در آن تخصص و مهارت کافی را نداشته باشد و از دانش و پایهی علمی خوبی برخوردار نباشد، توانایی انجام آن را نخواهد داشت و با شکست روبرو خواهد شد.
البته سیستم آموزشی ما با کشورهای پیشرفته تفاوتهای زیادی دارد، در بسیاری از کشورهای دنیا کودکان و نوجوانان از همان دوران مدرسه در راستای علایق و استعدادهایشان، مهارتهای عملی و دانش تئوری را همراه با هم میآموزند و به عبارت بهتر هم راستایی شغل و تحصیلات آنها از همان دوران که بهترین دوران برای یادگیری است، انجام میگیرد که متاسفانه در سیستم آموزشی ما چنین چیزی وجود ندارد و باید افراد بتوانند خودشان این تناسب و هماهنگی را ایجاد کنند.
متاسفانه طبق تحقیقات انجام شده در کشورمان به این نتیجه رسیده شده که ۸۵ درصد از افراد در شغلهایی مشغول هستند که به تحصیلات آنها مربوط نیست!
زمانی که یک هنرآموز رشتهی گرافیک به دلیل نبود بازار کار و عدم هماهنگی نیاز جامعهی کاری و تحصیلی، مهارتهای حسابداری را میآموزد تا بتواند در یک شرکت حسابدار شود، چیزی که تماماً با علایق، مهارتها، توانایی و رشتهی تحصیلی او در تضاد کامل است، این آمار آنچنان هم عجیب به نظر نمیرسد.
این عدم تناسب و هماهنگی میتواند در آینده مشکلات جدی برای فرد به بار آورد که این مشکلات دامن جامعه و اقتصاد کشور را نیز خواهد گرفت اما آن چیزی که ما امروز با آن مواجه هستیم کارفرمایانی هستند که به دنبال نیروهای متخصص و حرفهای هستند و فارغالتحصیلان مدرک به دست با تحصیلات عالی که فاقد هرگونه مهارتهای عملی و تخصصی هستند و صرفاً برای اینکه بیکار نمانند به دنبال انواع شغلها در خارج از حیطه درسی خود نیز میگردند.
زمانی که فرد وارد یک رشتهی تحصیلی میشود و مهارتهای علمی، عملی و دانش تئوری آن رشته را میآموزد به عبارت بهتر در آن رشته متخصص میشود و بهتر از هر کسی میتواند در شغلهای مربوط به رشتهاش مشغول به کار شود.
نقطهی مقابل این موضوع زمانی است که فرد هیچگونه تحصیلات و یا دانشی پیرامون شغل مورد نظر ندارد و با آموزش چند مهارت ابتدایی و ساده در جهت کسب جایگاه شغلی در شرکتهای مختلف تلاش میکند. ممکن است هر دوی این افراد بتوانند شغل مورد نظر خود را بیابند و در آن مشغول به کار شوند، اما اگر یک مقایسهی کلی در مورد آنها صورت گیرد مشخص میشود فردی که رشته و شغلش متناسب است:
اینها تنها چند مورد از اثرات مثبت تناسب شغل و تحصیلات هستند که در ادامه به چند مورد از مهمترین اثرات این تناسب و هماهنگی اشاره خواهیم کرد.
بر اساس تحقیقات و پژوهشهایی که انجام گرفته مشخص شده است افرادی که شغل خود را متناسب با تحصیلاتشان انتخاب میکنند در محل کار خود کارایی و راندمان کاری بیشتر و بهتری دارند و فعالیتهای خود را زودتر از دیگران به انجام میرسانند که این امر میتواند برای شرکت و سازمانی که فرد در آن مشغول به کار است تاثیرات خوبی داشته باشد.
زمانی که راندمان کاری یک فرد بالاست، کارهایش را زودتر تمام میکند، وقت آزاد بیشتری برای کارهای جدید و در کنار خانواده بودن پیدا میکند و میتواند از زمان اضافی خود برای یادگیری مهارتهای جدید برای پیشرفت در شغلش بهره ببرد.
از طرف دیگر فرد مورد تشویق و ستایش رئیس و کارفرمای خود قرار میگیرد، انگیزه و روحیهی بیشتری برای ادامهی کارش پیدا میکند، جایگاه شغلی خود را ارتقاء داده و در نهایت از شغل خود راضی میشود که این موارد تاثیرات مثبت خود را هم روی زندگی شخصی و خانوادگی فرد و هم روی موفقیت سازمان و شرکتی که فرد در آن مشغول است، نشان خواهد داد.
زمانی که فرد شغلی را انتخاب میکند که در آن مهارت کافی و تحصیلات مناسبی دارد و در انجام فعالیتهای آن توانا است، با انجام هر فعالیت و پروژهای از لحاظ روانی حس رضایت و موفقیت پیدا میکند.
اگر بخواهیم مفهوم رضایت شغلی و فاکتورهای آن را بررسی کنیم خواهیم دید فردی که علایق، استعداد، رشتهی تحصیلی و شغلش در یک راستا است بیشترین رضایت شغلی را دارد. بهتر است بدانید که سهم عمدهای از مشکلات زندگی ما درعدم رضایت شغلی نهفته است و این امر اهمیت تحصیلات مرتبط با شغل را بیشتر برایمان آشکار میکند.
امنیت شغلی به این مسئله مربوط میشود که فرد احساس برکناری از کار نداشته باشد و نگران آیندهی شغلی خود نباشد. البته این فقط بخشی از تعریف گستردهی امنیت شغلی است اما مهمترین بخش آن نیز به شمار میرود.
جالب است بدانید وقتی فرد در شغل خود توانمند و موفق است دیگر برای او در دغدغهی برکناری از کار وجود نخواهد داشت چرا که او فعالیتهای شغلیاش را به بهترین نحو ممکن انجام خواهد داد و به یک سرمایهی انسانی در شرکتی که در آن کار میکند تبدیل خواهد شد. در این حالت کارفرما بجای برکناری او برای نگه داشتن فرد در کارش، مزایا و حقوق مناسبی نیز برای او در نظر خواهد گرفت.
اما زمانی که فرد شغل و تحصیلات هماهنگ و متناسبی ندارد مدت زمان بیشتری طول میکشد تا روی فعالیتهای شغلیاش تمرکز کند و آنها را به انجام برساند، از این رو امنیت شغلی کمتری خواهد داشت و احتمال برکناری او بیشتر میشود.
شغل هر فرد بیشترین زمان زندگی او را به خود اختصاص میدهد. زمانی که شما صبح اول وقت تا بعد از ظهر به سر کار میروید باید بگوییم که بیشترین زمان از روز خود را در سرکار میگذرانید. هر چقدر فضای کاری شما متشنج و جو روانی حاکم بر آن خوب نباشد شما را در دراز مدت دچار مشکلات جسمی و روحی زیادی خواهد کرد.
زمانی که محل کار شما محیطی شاد و پر انرژی باشد، موجب میشود شما انگیزه و علاقهی کافی برای حضور در کار داشته باشید و این عوامل بر روی جسم و روح شما تاثیرات مثبتی خواهد گذاشت و زندگی شخصی شما را نیز درگیر خواهد کرد.
توجه داشته باشید زمانی که شما شغل خود را متناسب با تحصیلات خود انتخاب میکنید به عبارتی در شغل خود توانمند و موفق هستید، میتوانید فعالیتهای کاری خود را به خوبی انجام دهید، چالشها و مشکلات کاری خود را به راحتی حل کنید، با همکاران و کارفرمای خود رفتار مناسبی داشته باشید و تمامی این عوامل در نهایت موجب میشود جسم شما کمتر خسته شود و در دراز مدت نیز مشکلات جسمی کمتری به سراغ شما خواهد آمد.
اما زمانی که شما به دنبال شغلی رفتهاید که هیچ سر رشتهای از آن ندارید شبانه روز تلاش میکنید تا خود را با شغلتان تطابق دهید، در انجام فعالیتهای شغلی خود موفق نخواهید بود و این امر موجب میشود کل روز خسته و بی حوصله شوید. این خستگیها در دراز مدت روح و روان شما را دچار اضطراب، استرس و افسردگی خواهد کرد و حتی زندگی شخصی شما را نیز مختل خواهد نمود.
نتیجه گیری
از هر بعد و مقیاسی که وارد مبحث شغل و تحصیلات میشویم بیشتر به اهمیت آن پی میبریم. هر چقدر شغل و تحصیلات شما در یک راستا و هماهنگ با هم باشد اثرات مثبت و خوبی در زندگی شغلی و شخصی شما برایتان خواهد داشت. این رو توصیه میکنیم حتماً به دنبال شغلهایی باشید که در آنها پایه و دانش علمی یا به عبارت بهتر تحصیلات دانشگاهی دارید.
اگر رشتهی تحصیلی شما بازار کار مناسبی ندارد برای یافتن شغل مناسب خود تلاش کنید و مهارتهای بیشتری بیاموزید و با کسب تجربه و سابقه خود را به یک فرد حرفهای و متخصص تبدیل کنید تا بتوانید شغل مناسب خود را بیابید.